اگر به دریاچه حوض سلطان نرفته اید ، حتما بروید . فرقی نمی کند با دوچرخه یا با ماشین ، یا پیاده . تجربه ای است متفاوت از تجربه های دیگری که در طبیعت گردی های معمول وجود دارد . جایی متفاوت از کوه و دشت و دره و دریا . زیبایی خاص خودش را دارد . من قبلا نرفته بودم و اولین بارم بود که می رفتم . بر اساس برنامه ای که مصطفی پیشنهاد داد و فقط به صرف داشتن تجربه ای متفاوت ، برنامه ای برای حوض سلطان تدارک دیدیم .
دریاچه نمک حوض سلطان ، متفاوت از دریاچه نمکی است که در دل کویر مرکزی ایران و در شرق قم به سمت استان سمنان قرار گرفته است . اگرچه دریاچه نمک را از نزدیک ندیده ام ولی از نظر کلی فکر می کنم شباهت های زیادی بین این دو دریاچه باشد . حوض سلطان مینیاتوری است از آنچه که در کویر می توان دید . این دریاچه ، در قرن اخیر ایجاد شده است و قدمت زیادی ندارد . در تابستان به کلی خشک است و زمستان ها که بارندگی است ، سطح آن اندکی خیس می شود . عکس هایی که از این دریاچه در روزهای بارندگی دیده ام نیز جذاب بود و دوست دارم ، یکبار هم بعد از یک بارندگی حسابی ، سری به دریاچه بزنم تا جلوه های دیگری از آن را هم ببینم . ولی سفر این سری ما ، سفری پاییزی ولی با رنگ و بویی تابستانی و خشک به این دریاچه بود .
ساعت 7 ، محل قرارمان پل فردیس بود . برای آنها که از کرج به گروه می پیوستند .و تهرانی ها و قمی ها قرار بود در مجتمع رفاهی ارشیا به ما بپیوندند ( این جمله سخت شد . در ترکی ما عبارتی داریم بصورت قوشولاجاقیدیلر ، به معنی اینکه قرار بود به ما بپیوندند . احتمالا بجای این جمله طولانی ، عبارت فارسی مناسب تری بتوان استفاده کرد . من پیدا نکردم . نیازمند راهنمایی )
مجتمع ارشیا در کیلومتر 80 اتوبان تهران قم واقع شده است . از کرج تا ارشیا بیشتر از یک ساعت راه بود و کمی مانده به ساعت 9 رسیدیم . جمعا 12 نفر بودیم . آقا امیر و دو نفر از دوستانشان از قم ، آقای میبدی و دوستشان از تهران ، آقا رسول و داداشش ، آقای موسوی و چهار نفر من و همکارام از کرج شدیم 12 نفر . مجتبی و محمد رضا تا 9 نرسیدند . تا 9.5 هم منتظر شدیم و مجبور شدیم بدون آنها راه بیافتیم .
ماشین ها را سمت غربی مجتمع ارشیا گذاشتیم و دوچرخه ها را از پل هوایی به سمت شرقی بردیم . از پشت ساختمان هایی که در سمت شرقی دیده می شوند ، راه خاکی شروع می شود که به دریاچه ختم می شود . راستش اول راه زیاد معلوم نیست . چون خاکبرداری پشت ساختمان ها زیاد است و دقیق نمی توان مسیر را تشخیص داد . راهنمایی خوب اینکه دقیقا از مقابل سرویس بهداشتی به سمت پشت ساختمان ها پایین بروید . راه مشخص می شود . راه ما را به سمت شرق هدایت می کرد .. بعد از کمتر از 5 کیلومتر سرازیری ، به پست برق رسیدیم و از کنار آن به موازات دریاچه به سمت جنوب ادامه مسیر دادیم . دریاچه در فاصله نه چندان دور در کنارمان دیده می شد و برخی جاها راه هایی برای دسترسی به دریاچه دیده می شد . ولی تصمیم داشتیم از طریق جاده ای خاکریز معدن تا دل دریاچه پیش برویم . در قسمت جنوبی دریاچه ، سه مسیر معدن وجود دارد. این راه ها با خاکریزی ، ارتفاع گرفته اند و حدود نیم متر از سطح دریاچه بالاترند . راه ها برای حمل و نقل ماشین های سنگین استفاده می شود و خوب و کوبیده است و براحتی می توان در آن دوچرخه سواری کرد . در مسیری که به سمت جنوب می رفتیم به ساختمانی رسیدیم که استخری بزرگ در برابرش بود . اینجا منتظر شدیم تا مجتبی و محمد رضا که دیرتر رسیده بودند و به سرعت در حال رکاب زنی برای رسیدن به گروه بودند به ما برسند .
با توجه به اینکه از سه مسیر معدن ، آنی که در وسط قرار گرفته است طولانی تر است و درست تا میانه دریاچه پیش می رود ، انتخاب ما برای ورد به دریاچه ، این مسیر بود . تا ابتدای ورودی جاده پیش رفتیم ولی راه بسته بود و نگهبان پا به سن گذشته ، گفت که راه خراب شده است و عبور از آن ممکن نیست . راه های دیگر سالم بودند . برگشتیم و راه اول را پیش گرفتیم .
مسیری که تا رسیدن به ابتدای جاده پیموده بودیم ، مسیری بود مشابه با بسیاری از جاده های خاکی که دیده بودیم . مخلوطی از خاک و شن . خیلی عادی و طبیعی . به تدریج که به سمت دریاچه می رفتیم و وارد دریاچه می شدیم ، رنگ و روی زمین عوض می شد . اول خاکی بسیار نرم بود که اطراف دریاچه را پوشانده بود . جلوتر که می رفتیم ، گلوله های بلوری نمک در میان خاک دیده می شد . کم کم ترک هایی بزرگ از خاک نرم و نمک در میان بستر نرم خاک دیده می شدند . ترک ها فقط برآمدگی هایی از خاک نرم بودند و چیزی زیرشان دیده نمی شد . باز جلوتر که رفتیم ، خاک سخت شده بود و رگه های سفید و بلوری نمک در محل ترک ها که محل جدایش آنها کاملا مشخص بود . اینجا اوج تقابل خاک و نمک بود . جلوتر که می رفتیم از رنگ خاکی دریاچه کم می شد و رنگ دریاچه به سفیدی می زد . ترک ها کوچکتر و کوچکتر می شدند . در وسط دریاچه ، ترک ها در حقیقت ، خط های بسیار ظریفی از نمک برآمده در بستر یکدست نمکی بودند که در زیر چرخ های دوچرخه خرد می شدند و صدای بسیار دل نشینی ایجاد می کردند .
سطح سفید بود و یکدست . نور آفتاب از روی نمک انعکاس می یافت و بسیار زیبا و رویایی بود . سطحی صاف و یکدست و یکرنگ . اولین باری که با این صحنه مواجه شدیم زمانی بود که ماشین های معدن را در انتهای جاده ، رد کردیم و به یکباره وارد این پهنه سفید شدیم . باور ناپذیر بود که همه مثل بچه های 4 ساله داد و سوت و جیغ می زدند و ذوق زده در پهنه نمکی به هر سو می راندند .
مساحت پهنه نمکی ، آنقدر زیاد است که بتوانی به اندازه ای که می خواهی در آن چرخ بزنی و لذت ببری . این قسمت بیضی شکل است و با قطر بزرگی حدود 7-8 کیلومتر .
برای برگشت ، دوستان دو نظر داشتند . نظر اول برگشت از مسیر جاده معدن بود . از همان جاده ای که آمده بودیم . و نظر دوم ، عبور از عرض دریاچه و بیراهه و حرکت مستقیم به سمت ارشیا . نظر جمع روی تصمیم دوم بود ولی چند نفری نیز بر روی تصمیم اول پایبند بودند . با توجه به شرایط پیش آمده ، تصمیم گرفتیم که تیم را دو قسمت کنیم . دو نفر راه و 10 نفر بیراهه .
بیراهه تا جاهایی خیلی خوب و عالی بود . روی نمک های صاف و یکدست جلو می رفتیم و لذت می بردیم . کم کم حاشیه ترک ها بزرگتر شد و رکاب زنی سخت تر . ترک هایی که بزرگتر و بزرگتر می شدند در زیر چرخ های دوچرخه له می شدند . با پیدا شدن خاک در زمین ، کف نرم تر می شد و رکاب زنی سخت تر . برآمدگی ترک ها که ناخالصی های نمکی جدا شده از خاک بودند ، سفت بودند و رکاب زنی از بین آنها سخت می شد . ئلی سخت تر آنجایی بود که نمک تمام شد و خاک بسیار نرم جای آن را گرفت . چرخ دوچرخه فرو می رفت و چاره ای جز دست گرفتن دوچرخه نیود . با اینکه فاصله زیادی نبود ولی پیاده روی در این خاک هم سخت بود و به کندی جلو رفتیم . کم کم محدئوده دریاچه تمام شد و خاک نرم شد . اینجا پر بود از درختچه های کویری . در سه لایه مختلف سه نوع گیاه بود که به نظر می رسید کاشته شده اند .
مسیر رفتمان حدود 30 کیلومتر شده بود . به نزدیکی پست برق که رسیدیم از مرکز دریاچه 10 کیلومتر بیراهه آمده بودیم . راه نزدیک تر شده بود ولی با آقای میبدی که از راه آمده بود با هم رسیدیم .
حدود ساعت 4 بود که به ارشیا رسیدیم و آماده عزیمت به سمت کرج شدیم .
پروفیل مسیر و نقشه GPS مسیر را می توانید در سایت ویکی لاک ببینید :
در مورد این برنامه ، موارد زیر قابل توجه اند :
1- در فصل های بارانی ، خاک های نرم کنار دریاچه باتلاقی و نرم اند و امکان تردد ندارد . پس در زمستان فقط از مسیر معدن تردد کنید .
2- در دریاچه ، انعکاس نور آفتاب از کف ، باعث سوختگی می شود . حتما لباس آستین بلند داشته باشید .
3- در مسیر رفت و برگشت ، آبی وجود ندارد . تدارک کافی داشته باشید .
4- مسیر معدن ، شخصی است و برخی مواقع بسته می شود . بریا این مسئله آمادگی داشته باشید .
5- برای پارک ماشین ها ، سمت تهران به قم ارشیا مناسب تر از سمت دیگر است و بیشتر توصیه می شود .
6- در تمام طول مسیر و وسط دریاچه آنتن موبایل کامل است و حتی اینترنت 4G ایرانسل هم براه است . نگران آنتن نباشید .
7- حتما به این دریاچه سفر کنید . زیبایی آن خاص و منحصر بفرد است . حتما خواهید پسندید .
بقیه تصاویر را در گالری زیر ببینید . با کلیک بر روی عکس ها م یتوانید آنها را در اندازه بزرگ ببینید .
اشتراک ها: دریاچه حوض سلطان ، زیبایی بی بدیل زمستانی – گردنه مه آلود
اشتراک ها: قهوه داغ
اشتراک ها: مزرعه سرسبز