دق سرخ ، کویری زیبا و رویایی

اول به یک سوالی که پیش تر ها ذهن خودم رو درگیر کرده بود جواب بدم .  سوال اینه ، مگه مرکز ایران یک کویر بزرگ به اسم دشت کویر نیست ؟ چه دلیلی داره یه قسمت از اون رو به یک اسم جدا نامگذاری کنیم و بگیم مثلا کویر دق سرخ یا ریگ جن و …

و بعدش یپبه یه سوال دیگه جواب بدم . ریگ مگر به سنگ های نسبتا بزرگ گفته نمیشه . مثلا وقتی میگن قپفلانی ریگی به کفشش هست . تصور  اینه مثلا سنگی به اندازه نخود یا بزرگتر میشه ریگ . چرا جاهایی که ماسه بادی خیلی ریز داره رو میگن ریگ ؟

جواب سوال اول اینه که  کویر در واقع دریای خشک شده است  جایی که محل رسیدن رودخانه ها و آب های سطحی بوده و الان اگر حتی آب های سطحی به آنجا نم یرسند آب های زیر زمینی می رسند . پس جاییه که از مناطق اطرافش پست تره و معمولا به علت رسوب املاح زیاد در طی سالها ، شور هم هست .  حالا فرض کنید  این دریای بزرگ و دریاچه های اطراف اون رو با هم در نظر بگیریم. ولی سوال اینه که آیا همه جای این محدوده بسیار بزرگ عین همه . قطعا نه . داخل کویر ما می تونیم کوه هم داشته باشیم . کف دریا ؟ کوه ؟ آره خوب جزیره هایی که الان در دریاها دیده میشه همون بلندی هایی هستند که از کف آب سرشون رو بالا آوردن . و این بلندی ها می تونه باعث بشه یک محدوده بزرگ به بخش های مختلف تقسیم بشه .  و فقط کوه نیست ، عوارض طبیعی زیادی در این دشت بزرگ وجود داره که باعث میشه بصورت طبیعی مرزهایی در قسمت های مختلف اون ایجاد بشه . مثلا از سمت کاشان به سمت دل کویر که می روید ( چون معمول ترین راه است مثال را از اینجا می زنم ) اول جنگل های گز و تاغ را می بینید ، بعد تپه های ماسه ای و بعد محدوده صاف کویر که البته بعضی جاها همچنان تپه های ماسه ای در دل کویر کشیده شده اند . برای آدرس دهی در کویر از این عوامل استفاده می کنند و کویر را به بخش های مختلف و قابل شناسایی تقسیم می کنند .

در این میان ، برخی مجموعه های کویری هم هستند که در واقع هم می توان آنها را بخشی از کویر بزرگ دانست و هم مجموعه ای مستقل چسبیده به کویر بزرگ . مثل همین دق سرخ که دریاچه ای مستقل بوده است و با رشته کوهی از کویر اصلی جدا شده . و ورودی آب خودش را دارد . ولی در هر حال بعد از مطالعه در این مورد و دیدن نظرات مختلف ، به این نتیجه رسیدم که خیلی فرقی نمی کند که چرا این نامگذاری ها انجام شده . مهم این است که بالاخره وسیله ای است که مردم بتوانند موقعیت مورد نظر خود را دقیق تر بیان کنند .

البته می دانم که این نوع پاسخ به سوال نا امید کننده است و احتمالا رغبت برای خواندن پاسخ سوال دوم را هم از بین می برد . خوب نمی شه کاریش کرد . در این مورد هم تا جایی که متوجه شدم ریگ به معنی همین تپه ماسه ای هم استفاده می شه که با اون ریگی که به کفش هست معنی متفاوتی داره . هر جا که صحبت از ریگ است یعنی تپه های ماسه ای زیاده اونجا . مثل ریگ جن ف ریگ یلان ، ریگ بزرگ و …

و اما داستان اصلی

دق سرخ خیلی نزدیک به شهر زواره است . زواره هم شهری کوچک خیلی نزدیک به اردستان در مسیر تهران به یزد .  کلا از مرکز کویر تا مرکز شهر زواره حدود 25 کیلومتر فاصله است .  زواره شهر کوچکی است و. به نظر نمی رسد بیشتر از 10 هزار نفر جمعیت داشته باشد . شهری با بافتی قدیمی و کمی هم خاک گرفته . . ساختمان های بلند خیلی کم دیده می شود و در محله قدیمی بسیاری از خانه های کاه گلی سبک قدیم هنوز پا برجاست .

این شهر در عین کوچکی کلی آثار تاریخی دارد .همه آنها در محوطه ای که شهر قدیم زواره بوده و الان در گوشه ای از شهر قرار گرفته واقع شده اند . نزدیک هم اند و براحتی با پای پیاده م یتوان در زمانی کوتاه ، همه آنها را دید . البته زمانش بیشتر به حس و حالی دارد که از این آثار می گیرید . برای ما که آمده بودیم صرفا ببینیم و با گذر از این کوچه ها خود را به دق سرخ برسانیم ف زمان زیادی لازم نبود ولی برای آنها که غرق در تاریخ می شوند و از نشستن در سر در درب های قدیمی لذت می برند طبیعتا داستان متفاوت است .

در مورد آثار تاریخی زیاد توضیح نمی دهم چون در اینترنت زیاد است . بیشتر می پردازم به کویر دق سرخ .  دق سرخ دریاچه خشکی است بیضی شکل ( تقریبا ) . قطر های آن حدودا 25 و 50 کیلومتر . از بالا و  با نقشه های ماهواره ای که به آن نگاه کنید بیضی های هم مرکزی را می بینید . در قسمت میانی این دریاچه خشک ( البته نه کاملا در وسط آن بلکه کمی  متمایل به جنوب شرق ) قسمتی را می بینید که در میان این بیضی ها ، شکلی مانند بومرنگ دارد . این قسمت و ناحیه اطراف آن بر خلاف سایر قسمت های دریاچه که در تصاویر رنگ متمایل به سفید دارند ، کاملا خاکی رنگ اند و رنگ ماسه های کویر در آن کاملا مشخص است .  اینجا تل شیطان است. تپه هایی که در وسط این زمین صاف و هوار ایجاد شده اند . خیلی ها می پرسند چرا این ماسه ها اینجا جمع شده اند . من نمی دانم . اگر می دانید حتما در کامنت ها بنویسید تا بقیه هم استفاده کنند .

این تپه هایی که تل شیطان اسم گذاری شده اند ، اصلی ترین جاذبه دق سرخ اند . برای اتراق و کمپ شبانه هم همه گردشگران اینجا را می پسندند . از بالای این تپه ها می توان به کل کویر مشرف شد . و پیاده روی روی این تپه ها هم حال خوشی دارد .

جنگل های تاغ ، مسیر ماسه ای

برای رسیدن به تل شیطان اگر سواره باشید یک مسیر وجود دارد . و آن هم جاده ای است که از سمت امیرآباد و یا مقبره شیخ رجب برسی به کویر می رسد . در واقع این دو راهی که گفتم در ادامه یکی می شوند و در داخل دریاچه بیش از یک مسیر ماشین رو نداریم.  ولی اگر بخواهید پیاده به اینجا برسید که راه زیاد است .  از سمت  روستای کریم آباد ( لطفا موقعیت این روستاها را روی نقشه ببینید تا لازم نباشد در مورد موقعیت آنها توضیح دهم ) جاده ای است که کویر دق سرخ را دور می زند و از سمت جنوب و شرق آن م یگذرد و. در ادامه به معادنی در دل کوه می رسد . اگر بخواهید پیاده به تل شیطان برسید از هر نقطه ای از این مسیر می توانید وارد کویر شوید و تا تل شیطان ادامه مسیر دهید . و سوالی که پیش می آید این است که آیا این مسیر ها خطرناک نیستند ؟:

در واقع می توان گفت کویر ، طبیعت خیلی نرمی ندارد و در هر شرایطی باید برای ورد به کویر احتیاط کرد . ولی در حالت خاص ، کویر دق سرخ ، معمولا در بیشتر مواقع سال خشک است . مگر زمانی که بارندگی های خوبی در بالادست صورت گرفته باشد و یا خود کویر از جریان آب ورودی به آن خیش شود و یا سطح آبهای زیر زمینی بالا بیاید و زمین را خیس کند . در هر یک از این شرایط معمولا بگونه ای نیست که آبی روی زمین جمع شود ولی آنها که گل کویر را دیده اند می دانند که گل در کویر مثل آدامس می چسبد و راه رفتن را بسیار سخت می کند . پس حتما قبل از حرکت باید از وضعیت دریاچه خبر گرفت .

از مسیر شیخ رجب به سمت دریاچه ، از مسیری باید عبور کرد که با ماسه ای نرم پوشیده شده است . ما که با دوچرخه بودیم در قسمت های کمی از این مسیر توانستیم رکاب بزنیم و چرخ دوچرخه براحتی در ماسه فرو می رفت . این قسمت ها پر است از درخت های کویری گز و تاغ . خیلی نزدیک به هم اند و درخت ها قطوری هم دارد . مشابه همان درخت هایی که در ورودی مرنجاب هم هست ولی انقدر بی رمق اند که حال آدم گرفته می شود از دیدنشان . ولی اینجا درخت ها هنوز سرحال اند .

ورود به محدوده دریاچه

بعد از گذر از محدوده جنگل ، یکباره درخت ها تمام می شود و  وارد پهنه دریاچه می شویم . اول خاک سفید و نسبتا نرم . البته ما از رد ماشین ها می رویم که کمی کوبیده تر است .  با کمی حرکت به جلو ، وارد محدوده چند ظلعی های نمکی می شویم . چند ضلعی هایی که اینجا دیدیم از آنچه در دریاچه ها و کویرهای دیگر دیده بودم بزرگتر بودند . یعنی برآمدگی هایی تا حدود 25 سانتی متر در زمین ایجاد کرده بودند . اگرچه برنامه اولیه ما گذر از دق سرخ و بازگشت از مسیر کریم آباد بود ولی این لایه که طول آن نیز کم نبود مانعی جدی برای اینکار بود . جلوتر ، این چند ضلعی های منظم جای خود را به زمین های پف کرده ای می داد که مثل زمین شخم خورده ، در هم ریخته بودند و برآمده . سوراخ هایی در زمین وجود داشت و ناهمواری های حاصل از آن حتی در مسیری که برای ماشین ها ایجاد شده بود نیز دیده می شد . بعد از گذر از این لایه ، زمین با خاکی یکدست به رنگ زرد در می آمد و جلوتر خاکی قهوه ای رنگ جای آن را می گرفت . این تغییرات در رنگ و فرم زمین ، بسیار جالب و دیدنی است . نزدیک تر به تل شیطان ، ماسه شروع می شد و در نهایت در محدوده تل شیطان ، در جایی که چادرها را باید برپا می کردیم ، ماسه ای نرم  همه جا را گرفته بود .

چند ضلعی های نمکی

خاک قهوه ای مذکور

خارک سوراخ سوراخ که می گم اینه

و جاهایی که مثل زمین شخم خورده است

حتی راه هم خیلی هموار نیست

نزدیک تل شیطان ماسه ای می شود

کمپ شبانه در تل شیطان

بالای تل شیطان و نمای دریاچه

کمپ از بالای تل شیطان

ما در این برنامه ، صبح از تهران راهی شدیم و حدود ساعت 11 در زواره بودیم . با آماده سازی دوچرخه ها ، حدود ساعت 12 گشت شهری ما شروع شد و سپس زدیم به جاده . نهار مختصریدر مقبره شیخ خوردیم و بعد از آن راه کویر را در پیش گرفتیم . حدود ساعت 5 عصر بود که به تل شیطان رسیدیم .  کمپ را برپا کردیم و آتش را براه . البته اعتراف کنم هیزم ها را از همان جنگل تاغ و از درخت های خشکیده ای که همه جا ریخته بودند جمع کرده بودیم . اگرچه برخی از دوستانمان معتقد بودند حتی جمع کردن این شاخه ها هم کار درستی نیست ولی اینکار را کردیم . بعدا فکر کردم دیدم احتمالا حق با این دوستان بوده است و در طبیعت شکننده آن منطقه حتی این تکه ها هم می تواند تاثیر داشته باشد .

شب نشینی دور آتش کویر و همچنین شب پر ستاره زیبایی که به لطف تقارن با انتهای ماه قمری داشتیم فوق العاده بود . و بهتر از آن گشت صبحگاهی روی تپه هایی که باد دیشب خوب ماله شان کرده بود و صاف و تمیز آماده برای گشت صبح ما .

با توجه به شرایط مسیر ف برگشتمان را هم از مقبره شیخ برگشتیم .

در این سفر موارد زیر حایز اهمیت است :

1- آب معدنی به مقدار لازم از زواره تهیه کنید . بعد از زواره ، فقط مقبره شیخ آب دارد که آن هم آبش نسبتا شور است . آب معدنی بگیرید و خیالتان را راحت کنید .

2- اگر علاقه به شب مانی در کویر ندارید ، می توانید از اتاقک هایی که در کنار مقبره شیخ است استفاده کنید .

3- آقای عظیمیان راهنمای  زواره ای ما بودند در این سفر . شماره شان را داشته باشید و هر سوالی داشتید از ایشان بپرسید . 09133642361 . راهنما هم خواستید حتما شما را همراهی می کنند .  نیاز به تدارکات قبل از ورد هم بود به خودش بگید .

4- در راه بازگشت کارگاه آب اناری دیدیم که عالی بود . توصیه می کنیم .

5 – مثل همیشه مسیر ها را در wikiloc برای استفاده عموم گذاشته ام .

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *