الیت و دلیر نام دو روستا هستند . در جاده چالوس ، بعد از سیاه بیشه و قبل از مرزن آباد ، از یک مسیر فرعی به سمت غرب ، جاده این دو روستا جدا می شود . در این مسیر ، روستا کم نیست ولی الیت و دلیر آخر خط اند و زیباترین این روستاها . دو روستایی که تقریبا به هم پیوسته اند . روستاهایی ییلاقی در دامنه های کوه های تخت سلیمان ( علم کوه ) با دره ای پر آب و دامنه هایی که پایین تر ها پر از جنگل است ولی بالاتر که می رود ، بدنه کوه خالی می شود و پوشش مرتعی دارد .
الیت و دلیر ، از مقاصدی است که طبیعت گردان را زیاد به خود جذب می کند . اینجور جاها آدم خود را می طلبد و برای بسیاری از کسانی که راه شمال را در پیش می گیرند ممکن است جذابیتی نداشته باشد و یا تنها برای نگاهی گذرا مناسب باشد . نه ذرق و برقی ، نه هتل و رستورانی …. ولی طبیعت اینجا زیباتر است و هرچه نیاز یک طبیعت گرد است به قدر نیاز فراهم است .
برای این برنامه طبق معمول با مطالعات و مشورتی که با دوستان داشتیم بعد از بررسی چند گزینه ، این مسیر را انتخاب کردیم . و اصلی ترین دلیل انتخاب این مسیر ، استفاده از تصاویر و مناظر بی نظیری بود که دست توانمند طبیعت در فصل پاییز رقم می زند .
مسیری که برای این برنامه در نظر گرفتیم ، شروع رکابزنی از ابتدای جاده فرعی ، رسیدن به روستای دلیر و سپس در پیش گرفتن مسیر امامزاده فضل فاشل و در ادامه فرود به فشکور و رکابزنی تا کنار جاده چالوس بود . روزهای پاییزی کوتاه اند و زمان کافی برای اجرای کامل برنامه ها نیست . کمبود زمان باعث شد تا حدی برنامه را مختصرتر کنیم و آنجا که امکان داشت از کمک خارجی برای پیمودن مسیر استفاده کنیم . مسیر حرکت و پروفیل مسیر را می توانید در سایت ویکی لاک از لینک زیر ببینید . در این لینک امکان دانلود جی پی اس مسیر از فایلی که آپلود کرده ایم نیز وجود دارد .
این برنامه اولین برنامه ای بود که برای رسیدن به محل رکابزنی از ون استفاده کردیم . جاده چالوس پر پیچ و خم است و معمولا در عصر جمعه ها شلوغ . از کرج تا ابتدای فرعی الیت حدود 2.5 ساعت زمان نیاز بود و دیدیم که با برنامه پیش رو نمی توان با وسیله شخصی رفت و خسته از دوچرخه سواری در ترافیک برگشت رانندگی نمود . لذا تعدادمان را به 10 افزایش دادیم و ونی اجاره کردیم.
قرارمان حرکت از کرج ساعت 5 صبح بود . بستن دوچرخه ها روی باربند ون ، با توجه به نبود امکانات ، زمان برد و ساعت حدود 7 صبح بود که از کرج به سمت جاده چالوس راهی شدیم .
حدود ساعت از 9 گذشته بود که به سه راهی رسیدیم . تصمیم اولیه مان بر این بود که از سر جاده رکاب بزنیم . شیب اول مسیر بسیار تند بود و زمان را از دست داده بودیم . تصمیم گرفتیم تا انتهای شیب تند ، با ماشین برویم و باقی راه را ماشین به عنوان پشتیبان بیاید . ساعت 9:40 دقیقه به ابتدای شیب سبک رسیدیم و دوچرخه ها را پیاده کردیم. همانطور که هواشناسی پیش بینی کرده بود ، هوا آفتابی بود و بسیار مطبوع . دمای هوا حدود 15 درجه بود و شرایط بسیار ایده آلی را برای رکاب زنی پاییزی فراهم می کرد .
انتهای شیب تند را درست تشخیص نداده بودیم و هنوز 2 کیلومتر از منطقه شیب تند باقی مانده بود . این قسمت را کمی رکاب زدیم و کمی دوچرخه را دست گرفتیم . بیشتر از 2 کیلومتر نبود و چه خوب که مسیر را ازابتدا با دوچرخه نیامدیم . توصیه می کنم دوستانی که برای رکاب زنی می آیند ، رکاب زنی را از کیلومتر 15 جاده فرعی شروع کنند .
بعد از پشت سر گذاشتن 2 کیلومتر شیب تند ، شیب سربالایی بسیار خوب و ملایمی پیش رویمان ظاهر شد و این امکان را داد که در هوای پاییزی ، نفسی بگیریم و از دیدن مناظر زیبای اطراف ، لذت ببریم .
از محل رکابزنی تا خود روستا ، جاده آسفالت بود بجز فاصله های کوتاهی در دو قسمت از جاده که خاکی باقی مانده بود ولی خاکی خوب و مرتبی داشت .
بعد از پشت سر گذاشتن یک پیچ ، روستای الیت در دور دست دیده شد . برف پاییزی روی قله های مشرف بر روستا نشسته بود و زیر نور آفتاب ، برق می زد و تصویر زیبایی ایجاد کرده بود . حال و هوای روستا هم ما را یاد کارتون هایدی می انداخت . خانه های روستایی در هنه چمنزاری بزرگ در دامنه کوه های تیز و برف گرفته و گاو هایی که در همه جای دشت ولو بودند . تصویر زیبا و دلچسبی بود .
به سمت دلیر حرکت کردیم که در انتهای جاده بود . روستا اگرچه ویلاهای زیبایی داشت ولی بافت قدیمی آن هم وجود داشت و ترکیب زیبایی از سنت و مدرنیته را به نمایش گذاشته بود و از هر دو نوع زیبایی سهم برده بود .
دلیر ، چشمه آب گرمی دارد که در انتهای روستا و در بالادست رودخانه ای است که از داخل روستا می گذرد . برای رسیدن به این آبگرم باید حدود 2 کیلومتر پیاده روی کرد .در کنار رودخانه بالا رفتیم . دوستانمان آرام تر می آمدند و من فاصله گرفتم . همه از نظر ناپدید شدند . فقط مصطفی آمد . فکر کردم حتما خسته شده اند و نمی خواهند بالاتر بیایند . خودم به آبگرم رسیدم و پاهایم را در آب انداختم و بساط ناهار را پهن کردم . مشغول شده بودم که مصطفی هم رسید . بعد از نام و پنیر و انگوری مختصر ، پاچه ها را بالا زدیم و داخل آب رفتیم . دمای آب 38 درجه بود و دمای بیرون 13 درجه . چه حس مطبوعی.
نیمه آبتنی مان که تمام شد ، به سمت پایین راهی شدیم و دیدیم که دوستانمان در اول جاده نشسته اند .
جاده امام زاده فاضل ، سربالایی بودو خاکی . هوا هم رو به سردی می گذاشت و هر چه حساب کردیم دیدیم نمی توانیم این سربالایی را به موقع رد کنیم و زمان زیادی خواهد گرفت . اینجا بود که نیسان ، سالار جاده ها به دادمون رسید . با هزینه 50 تومن یکی از نیسان های ده را کرایه کردیم تا ما را بالا برساند . جاده پر پیچ و خم بود و پر شیب و از روی نیسان ترسناک تر هم به نظر می رسید .
بالای کوه رسیدیم . اینجا خط الراس کوهی بود که دره فشکور را از دره الیت و دلیر جدا می کرد . در زیر سایه ها برف بود و بادی که از سمت کوه های برف گرفته می وزید سرد و سوزناک بود . امامزاده هم در مسیر همین خط الراس قرار داشت . ما مسیرمان سمت امامزاده نبود و فقط از سه راهی ای که راه امام زاده جدا می شد از ماشین پیاده شدیم و به سمت فشکور سرازیر شدیم .
شروع جاده تا اولین آبادی ، خاکی بود . این دامنه ، دامنه شمالی کوه بود و برف هایی که باریده بود آفتاب ندیده بودند و هنوز پابرجا بودند . هوای این سمت سرد تر هم بود . از ظهر هم گذشته بود و هوا رو به سردی گذاشته بود . جاده خاکی خیس بود و با سرعت زیاد هم نمی شد رفت . این مسیر را با آرامش پایین آمدیم تا اینکه جاده آسفالته شروع شد . در کل ف تا انتهای مسیر ، آسفالت جاده خوب بود . بجز در برخی موارد که آسیب دیده بود . قسمت هایی از مسیر هم فوق العاده بود. آسفالتی بسیار تمیز و صاف در جاده ای پیچ در پیچ که هر طرفش را درختان زرد و نارنجی گرفته بودند . اینجا بود که دوستان دست به کار رکورد سرعت زدند و خیلی ها رکورد سرعت خودشان را در این سرازیری شکستند .
حدود ساعت 4 بود که به انتهای جاده رسیدیم و بعد از بارگیری دوچرخه ها به سمت کرج راهی شدیم .
در این سفر موارد زیر قابل توجه بودند :
1- الیت و دلیر منطقه ای ییلاقی است . اگرچه پاییز زیبایی دارد ولی حتما برای سرمای هوا آمادگی داشته باشید .
2- در روستای دلیر جای مناسب برای کمپینگ یا اجاره ویلا زیاد است . می توانید برنامه را دوروزه برگزار نمایید .
3- اگر دنبال زرق و برق شهری هستید هرگز به این روستاها نروید . ناامیدتان می کند .
4- در فصل هایی که هوا تا حدودی گرم تر است می توان در آب گرم ، آبتنی دلچسبی داشت . در هوای سرد نمی شود . اگر در گرما رفتید تدارک آبتنی داشته باشید .
5- این برنامه ، برنامه سنگینی است برای کسانی که از رستوران همسفر شروع کنند و تا بالای امامزاده رکاب بزنند . در روز پاییزی ، فرصت کافی برای این برنامه نیست و بالاجبار باید کوتاه ترش کرد . در تابستان می توان کلش را رفت .
6- هوا خنک بود و مشکل آب نداشتیم ولی آب در ابتدای جاده ف الیت و دلیر ، در سه راهی بالای کوه که سمت امام زاده می رود و در روستاهای سمت فشکور هست . در مسیر رسیدن به الیت ، هیچ روستایی در مسیر نیست ولی اگر نیاز داشتید روستاها با فاصله کمی از مسیر قرار گرفته اند .
ادامه تصاویر را در گالری زیر ببینید :
هاین دو روستا زادگاه من است
در خدمت شما هستم