نویس را با چهار طاقی ساسانی اش می شناسند و قاهان را با انارش. می شناسند نه اینکه خیلی معروف باشند. شاید دامنه نام این روستاها از محدوده قم فراتر نرفته باشد مگر برای کسانی که به طریقی با این مکان ها ارتباط دارند. برنامه هایی را دیده ام که برای نجوم آماتوری به مقصد نویس اجرا می شود ولی در حالت کلی، اینجا مقصد گردشگری نیست مگر برای کسانی که از قم برای گذران آخر هفته به اینجا می آیند. ولی چیزی برای تبدیل شدن به منطقه گردشگری کم ندارد. مخصوصا در فصل انار.
در مورد قاهان و نویس در ادامه می نویسم. ولی چطور شد که به نویس و قاهان گذرمان افتاد. سایت شرکت اسرم SRAM را که تولید کننده بزرگ تجهیزات دوچرخه است شاید دیده باشید. این سایت را دوست خوبم مصطفی به من نشان داد. در کنار اطلاعات فنی بسیار جالب و ارزشمندی که از قطعات داشت، به نکته جالبی اشاره کرد. پس زمینه صفحه این سایت، نقشه است. و به گفته مصطفی، این یعنی اینکه دوچرخه سواران دیوانه نقشه اند. در نقشه سیر می کنند و خط های نقشه برایشان تبدیل به مسیر می شود. من در نقشه زیاد سیر می کنم. می توان برخی از مسیرهای خوب را از نقشه یافت. مخصوصا برای ما که راه نرفته زیاد داریم و باز به قول مصطفی، ” آقا کار زیاد داریم “.
آبان ماه، فصل انار است و انار ساوه هم که حرف اول انار. پس تصمیم گرفته بودیم که این فصل برنامه ای برای رکاب زنی در میان باغ های انار ساوه داشته باشیم. در نقشه دنبال مسیری خوب می گشتیم که کمی پایین تر از ساوه دره ای را دیدیم که از کنار تفرش شروع شده و در مسیری سبز ادامه می یابد. پلن اولیه آماده شد و با راهنمایی دوست خوبمان امیرخان از قم، طرح را نهایی کردیم. از وسط راه جاده سلفچگان به تفرش، مسیری خاکی را به سمت نویس نشان کردیم و از نویس تا جاده ساوه سلفچگان هم که جاده آسفالته ای بود که از کنار باغ های قاهان و سایر روستاهای مسیر عبور می کرد.
از مسیر سلفچگان به تفرش، نرسیده به تفرش، در نقشه مسیری دو راهی دیده می شود. دو راهی ای که بعد از حدود 10 کیلومتر دوباره به هم می رسند. مسیر انتخابی در کنار مسیر شمالی است ولی اگر قصد عزیمت به این مسیر را دارید در نظر داشته باشید که مسیر شمالی در حال حاضر بلااستفاده است و با مسیر جنوبی جایگزین شده است. برای شروع مسیر باید در همین دو راهی پیاده شد و مسیر را شروع کرد.
ساعت 5 از کرج حرکت کردیم و بعد از طی مسیر از تهران و قم و سوار کردن همرکابانمان از این دو شهر، به سمت تفرش راهی شدیم و ساعت حدود 9:30 بود که حرکت را استارت زدیم.
در ابتدای مسیر، سربالایی است که بخش کوتاهی از آن را تا ابتدای جاده فرعی خاکی، در مسیر آسفالته قدیمی طی کردیم. در این مسیر از گردنه ای عبور می کنیم که روی تابلویی ارتفاع آن را 2590 متر زده اند. این ارتفاع بیشتر از آنکه شبیه اطلاع رسانی باشد، بیشتر شبیه تفاخری فنی به ارتفاع گردنه منطقه است.
هوا خشک بود و اثری از ابر در بالای سر دیده نمی شد ولی از بالای گردنه، در دوردست های سمت جنوب، ابرها را زیر پایمان می دیدیم. صحنه ای شبیه اقیانوس ابر که در ارتفاعات البرز زیاد دیده می شود ولی در دور دست ها. هوا بسیار تمیز بود و همه چیز حتی علف های خشکی که معلوم بود از آخرین بارانی که دیده اند ماه ها می گذرد، درخشندگی زیبایی داشتند. چیزی که این درخشندگی را زیباتر می کرد، رنگ متمایل به بنفش کوه ها بود. رنگی بسیار خاص و دیدنی.
مسیر سربالایی بیش از 5 کیلومتر نیست. به بالای گردنه که رسیدیم، سورپرایز اصلی کوه های منطقه در انتظارمان بود. منظره ای غیر قابل باور. نمای زیبایی از قله دماوند که در هوای تمیز و بالاتر از همه کوه ها دیده می شد. فاصله هوایی اینجا از دماوند بیش از 200 کیلومتر است و شاید آنقدر آلودگی هوا در تهران و کرج مانع از این شده است که در گوشه هایی که کوه های جلوتر مانع نیستند دماوند دیده شود که الان عجیب به نظر می رسد. در هر حال بسیار زیبا بود و دیدنی.
بعد از اینکه با دماوند عکس های یادگاری گرفتیم ( و در هیچ کدام دماوند معلوم نیست ) به راهمان که شروع سرازیری بود ادامه دادیم و مسیری پیچ در پیچ با شیب زیاد. اینجا کوه های بنفش بیشتر خودنمایی می کردند و در دورتر، نشانه های آبادی و درخت های به پاییز نشسته دیده می شدند.
به اولین آبادی که رسیدیم، منظره زیبای پاییزی پاهایمان را سست کرد برای فریز کردن صحنه ها در قاب دوربین. ولی یکی از دوستانمان دست به گوشی اش برد و گوشی نبود. احتمال داد که گوشی اش افتاده است. آخرین عکس را از دماوند گرفته بود. مسیری که آمده بودیم سرازیری بود و برگشت تا آنجا در وقت محدودی که داشتیم خیلی سخت. کامیونتی که از کنارمان رد می شد چاره کار بود. دوچرخه او را پشت کامیون انداختیم و خودش هم سوار شد و تا شروع سرازیری برود و در برگشت مسیر را ببیند شاید گوشی اش را پیدا کند. گروه با یک نفر کمتر به مسیرش ادامه داد.
به کهندان رسیدیم. دهی نسبتا بزرگ که تقریبا هیچ کس در آن دیده نمی شد. خانه ها اصلا رنگ و بوی خانه های متروکه نداشت و در مقابل هم اصلا شبیه خانه هایی نبودند که شهری ها تحت عنوان ویلا و فقط برای آخر هفته ها می سازند. ولی بقدر باورناپذیری خلوت بود. این خلوتی را در ادامه در روستاهای ونان و نویس هم دیدیم ولی علت آن را ندانستیم.
از کهندان مسیر آسفالته می شد. در حقیقت می توان مسیر را از جاده آسفالته ادامه داد و یا از کوچه باغ های پایین دست ده ادامه مسیر داد. ما روش دوم را انتخاب کردیم. در کوچه باغ ها، درخت های گردو، پاییز را پشت سر گذاشته بودند ولی درخت های توت، برگ های زرد را داشتند و بسیار هم زیبا بودند. از اواسط مسیر، وارد آسفالته شدیم. ولی از ونان به بعد، مسیر آسفالته به سمت جاده ساوه می رفت و برای رسیدن به نویس باید مسیر خاکی را ادامه می دادیم. تلاش می کردیم تا حد امکان سرعتمان را کم تر کنیم تا دوستمان که دنبال گوشی رفته بود برسد. ولی با اینحال، به نویس که رسیدیم هنوز نرسیده بود. در این منطقه، تقریبا در اکثر قسمت های مسیر، موبایل آنتن ندارد. تیمی از ساوه که قرار بود با ما همرکاب شوند، صبح پیام داده بودند که از سمت قاهان به سمت نویس در حال رکاب زدن هستند ولی در اواسط مسیر، نتوانستیم ارتباط داشته باشیم. تا اینکه به نویس رسیدیم. ساعت حدود 1:30 بود. دوستان ساوه ای هم بساط چای آتشی را بپا کرده بودند و از ما پذیرایی کردند. ناهار را خوردیم و دوست جدا مانده مان هم به ما ملحق شد. گوشی را بعد از عکاسی از دماوند، هنگامی که برای رفع پنچری یکی از دوستان زمین نشسته بود روی زمین جا گذاشته بود.
نویس روستایی در دامنه کوه است که تا حدودی حالت پلکانی دارد و از میدان مرکز ده، بسیار زیبا دیده می شود. روستای انجیله که بعد از نویس است، منظره زیباتری دارد. ما برنامه داشتیم که از این ده هم دیدار کنیم ولی به علت ذیق زمان، انجیله را از برنامه حذف کردیم و دیدار از آن را به برنامه ای دیگر موکول نمودیم.
بعد از رفع خستگی در نویس، به سمت چهارطاقی به راه افتادیم. چهارطاقی در فاصله ای بسیار نزدیک به نویس قرار دارد. در مسیر انجیله و بلافاصله پس از خروج از نویس، تابلویی راه فرعی آتشگاه را نشان می دهد. در این مسیر، آتشگاه مشخص است و بععد از ورود به یک دره و گذر از آن، در دامنه کوه مقابل، چهار طاقی قد برافراشته است. این چهارطاقی، مربوط به دوره ساسانی است و از آن برای تخمین زمان و تقویم استفاده می شده است. توضیحات بیشتر در مورد این چهارطاقی و چهارطاقی های مشابه را در این لینک ها ببینید :
حدود ساعت 3:30 از چهارطاقی به سمت نویس و قاهان سرازیر شدیم. جاده سرازیر بود و آسفالته. با سرعت حرکت کردیم. در مسیر، باغ های انار در سمت راست جاده دیده می شدند. در قسمتی از مسیر که برای عکاسی ایستادیم روی دیوار نه چندان مرتفع باغ، تعدادی انار چیده بودند. دوستی که آشناتر بود می گفت این انارها را صاحبان باغ برای مسافران و رهگذران می چینند تا آنان که با دیدن انارهای درخت هوس می کنند، بتوانند استفاده کنند. کار جالب و لذیذی بود. هر کدام با تکه کوچکی از انار، طتش انار را فرو نشاندیم تا به قاهان برسیم. در داخل ده، همه مغازه ها انار داشتند و چه اناری. از خوشمزه ترین انارهایی که تا بحال خورده ام. دانه های سرخ و سیاه و ملس. انارها را که گرفتیم هوا کم کم تاریک می شد و بیم داشتیم که به تاریکی بخوریم. با راننده هماهنگ کردیم که دنبالمان بیاید تا در جایی بین قاهان و جاده ساوه به هم برسیم.
به ماشین که رسیدیم دیگر آفتاب کاملا غروب کرده بود. قبل از اینکه دوچرخه ها را بار بزنیم، دوستان ساوه ای مان رسیدند و بساط ساز و آواز و دف بسیار زیبای آقای منصوری، حسن ختام این برنامه بسیار زیبا بود.
در خصوص این مسیر، موارد زیر قابل توجه اند :
- برای پیمایش از سمت تفرش به نویس و قاهان مسیر دیگری نیز وجود دارد که از روستای سرابادان می گذرد. ما مسیر حاضر را به خاطر اینکه سرسبزتر بود و از کنار باغ ها می گذشت برگزیدیم. مسیر سرابادان می تواند گزینه جالبی برای برنامه ای بهاری باشد.
- انار قاهان را به هیچ وجه از دست ندهید. من دو پاکت بزرگ گرفته بودم و روی فرمان و ترک دوچرخه تا جایی که می توانستم بار زدم ولی افسوس که زود تمام شد. اصلا ماشین را قاهان نگه دارید که از انارش نمی شود گذشت. برای دوچرخه سواری مسیر بالادست زیاد است.
- اگر قصد شب مانی و کمپینگ دارید در این منطقه مناسب ترین جا، اطراف چهارطاقی است. معمولا این نقطه میزبان گروه های نجوم آماتوری است.
- این مسیر با توجه به یکی نبودن مبدا و مقصد برای اجرا با ماشین شخصی مناسب نیست. اگر قصد اجرا با ماشین شخصی را دارید بهتر است ماشین را در سولقان پارک کنید و تا نویس و انجیله بروید و برگردید.
- فصل انار این منطقه مهر و آبان است. شهریور هم فصل گردوست. خرداد فصل تیر. اردیبهشت فصل گل. کلا زمان زیبایی این مسیر کم نیست. برای سفر به این منطقه زیاد در بند زمانش نباشید.
- اگر قصد اجرا با ماشین عمومی غیر دربست را دارید می توانید با اتوبوس به تفرش بیایید و از آنجا تا سر جاده ساوه سلفچگان رکاب بزنید و سر جاده یا اتوبان، از اتوبوس های گذری استفاده کنید.
- در روستاهای کهندان و ونان و نویس و قاهان مغازه هست. قاهان که جای بزرگی است و در مغازه هایش چیزهای بیشتری می توان یافت. در هر حال اگر نیاز به خرید مایحتاج دارید نگران نباشید.
- با مردم کهندان و ونان برخورد نداشتیم. با اهالی نویس برخورد داشتیم و چقدر عالی برود برخوردشان. لذت بردیم. قاهان هم همچنین.
- فایل جی پی اس مسیر را در سایت ویکی لاک آپلود کرده ام . می توانید در این لینک ببینید :
- فایل مسیر نویس در سایت ویکی لاک
ادامه تصاویر برنامه را می توانید در گالری زیر ببینید . لطفا تا لود شدن تصاویر صبور باشید .