از جنوب کرج راهی است که با گذر از کویر اختر آباد به ساوه می رسد . این راه ، راه فرعی است و بیشتر راه ارتباطی روستاهای بین راه است تا مسیر تردد بین شهری . در نقشه می توان راه هایی را که می توان از طریق آنها ، این کویر را طی کرد و خود را به جاده قدیم ساوه رساند را دید . نزدیک تر به کرج ، راه ها بیشترند و می توان از میان آنها انتخاب کرد ولی همه آنها در نهایت به مسیری منتهی می شوند که اشتهارد را به زاویه متصل می کند .
مسیری که ما برای این برنامه انتخاب کردیم ، مسیری بود که از جاده مشکین دشت شروع می شد و از مشکین دشت و محمد شهر عبور می کرد و نرسیده به ماهدشت ، به سمت بی بی سکینه و صفادشت تغییر مسیر می داد . در اینجا از راه ارتباطی شهریار – بویین زهرا رد می شدیم و در آن سوی جاده ، مسیر امیرآباد را ادامه می دادیم . از اینجا به بعد وارد کویری می شویم که به کویر اخترآباد شهرت دارد . البته اخترآباد فقط یکی از چندین روستایی است که در این منطقه قرار گرفته است ولی نام منطقه را از نام این روستا گرفته اند .
مسیر حرکت را با جزئیات آن می توانید از فایلی که در سایت wikiloc آپلود کرده ایم ببینید . برای دیدن این مسیر از لینک زیر استفاده کنید :
مسیر حرکت از کرج تا ساوه در سایت ویکی لاک با مشخصات کامل مسیر و پروفیل ارتفاع
بهار که می شود ، دشت های اطراف اخترآباد پر از گا های شقایق می شوند و این منطقه پذیرای مهمانان زیادی است . ولی این موقع سال ، پرنده پر نمی زند . جاده ها بسیار خلوت اند و تنها هر از چندگاهی محلی ها با موتور و وانت رد می شوند و یا تریلی ها خرامان و آرام در جاده حرکت می کنند .
از پنجره خانه ما در کرج به سمت جنوب که نگاه می کنیم ، تپه هایی را می بینیم که ردیفی در پایین دست کرج چیده شده اند . روزهایی که هوا صاف تر است بهتر دیده می شوند . دوست داشتم این ها را از نزدیک ببینم . بعد از امیر آباد از میان این تپه ها رد می شویم . این اولین برنامه ای است که در داخل کویر اجرا می کنیم . اگرچه کویرش به اندازه کویر لوت و کویر مرکزی ایران ، کویر نیست و جاده هم جاده آسفالته است ولی بخشی از حال و هوای کویر را دارد و حس جدیدی است . ما هم بخشی از نیازمان در زندگی ، رویارویی با احساسات و تجربه های جدید است .
مسیری که طراحی کرده بودیم به طول حدود 125 کیلومتر ، بعد از رسیدن به زاویه از جاده کویری ، در جاده قدیم ساوه ادامه می یافت و با گذر از مامونیه و شهر صنعتی کاوه ، به شهر ساوه می رسید . به دلایلی که در گزارش شرح می دهیم ، قسمت بعد از مامونیه از برنامه حذف شد و برنامه فقط تا مامونیه ادامه یافت . مسیر حرکت و پروفیل ارتفاع آن را می توانید درلینک ویکی لاک ببینید.
این برنامه را از 2 ماه پیش در لیست برنامه های گروه داشتیم . دلایل زیادی باعث شد که این برنامه را به پاییز موکول کنیم و چه خوب شد که اینکار را کردیم . چون هوای این منطقه علی رغم اینه فاصله بسیار کمی با کرج دارد ولی بسیار گرمتر و خشک تر است و رکاب زنی را دشوار می کرد .
با توجه به اینکه جمعه را برای برنامه کوهنورید کوه پرسون ست کرده بودیم ، تصمیم گرفتیم پنجشنبه را به این برنامه اختصاص دهیم . ولی دوستانمان کار بانکی داشتند و در نهایت شروع برنامه را موکول کردیم به اتمام کار بانکی دوستان . این باعث شد که حدود ساعت 10 صبح ، برنامه را استارت کنیم . شروع دیرهنگام برنامه باعث شد هم خنکای صبح را از دست بدهیم و هم روشنایی روز را و زمان کافی برای رسیدن به مقصد نداشته باشیم . به دلیل شروع دیر هنگام ، استراحت ظهر را کوتاه کردیم و در گرمای ظهر رکاب می زدیم که آزاردهنده بود .
از مشکین دشت به سمت محمد شهر و ماهدشت ، اطراف فضای سبز بود و دو طرف جاده پر بود از زمین های کشاورزی ولی به محدوده صفادشت که رسیدیم گویا جاده ، مرزی بود بین دو دنیای متفاوت . بلافاصله بعد از اینکه به سمت جنوب جاده شهریار بویین زهرا ، رفتیم ، زمین رنگ عوض کرد و حال و هوای کویری مشخصی حاکم شد . از انتهای امیرآباد ، تابلوی ساوه و اخترآباد را پی گرفتیم. از اینجا تا تپه هایی که از خانه مان دیده می شوند راه زیادی نبو د . کمتر از نیم ساعت طول کشید تا به این تپه ها برسیم . شروع این تپه ها ، پایان سرازیری جاده بود و از اینجا به بعد ، جاده با شیب بسیار کمی رو به بالا می رفت . شیب جاده زیاد نبود ولی رفته رفته که هوا گرمتر می شد ، درصدهای پایین شیب هم سنگین تر می نمودند . این تپه ها آنطور که از دور دیده می شوند بزرگ نبودند و تنها برآمدگی های ملایمی در پهنه خاکی کویر بودند که از میان آنها رودخانه بی جانی هم رد می شد .
از اینجا تا سه راهی اختر آباد ، جاده ای صاف بود با فضایی در اطراف که با پا زدن و جلو رفتن ، چیزی تغییر نمی کرد . همان گیاهان کنار جاده و همان کوه هایی که در دور دست ها دیده می شدند . همه ثابت بودند . دو ده را در مسیر دیدیم که بسیار خلوت بودند و معلوم بود تعداد کمی از خانه هایسشان مسکونی است . خانه های کاهگلی قدیمی روستاها ف گنبدی بودند و به سبک خانه های مناطق گرم ایران . در یکی از روستاها بستنی مهمان آقا مجتبی شدیم .
جاده انقدر یکنواخت بود که برای یک لحظه احساس کردم که با پا زدن جلو نمی روم . سرعتم را با GPS چک کردم . حدود 25 بود ولی بیشتر شبیه این بود که روی دوچرخه ثابت رکاب می زنم . این شرایط موقعی عوض شد که جاده به تپه ای در روبه رو رسید و حالا دیگر با رکاب زدن به این تپه نزدیک تر می شدم و حرکتم محسوس تر بود .
بعد از این فراز و نشیب به سه راهی اخترآباد رسیدیم . در این سه راهی اتاقک بسیار کوچکی ساخته اند که گویا کافه است . چند ماشین سنگین هم کنارش نگه داشته بودند . یکی از رانندگان تریلی با دیدن ما وسط بیابان خلوت تعجب کرد و ماشین را نگه داشت و گفت بیایید بالا برسانمتان . برایش کمی عجیب بود دوچرخه سواری وسط این جاده . تشکر کردیم و از سه راهی به سمت زاویه ادامه راه دادیم .
وسط راه گرمای هوا داشت غالب می شد و کم کم وقت ناهار بود . تلاش می کردیم تا به سایه درختی برسیم . در راه روستاهای بسیار کمی بودند که معمولا هم با جاده فاصله قابل توجهی داشتند . به رکابزنی ادامه دادیم تا به روستای رسیدیم . روستایی با تعداد اندکی خانه ( حدود 20 خانه ) و بسیار خلوت . خانه ها حیاط نداشتند . هیچ اثری از زمین های کشاورزی در اطراف دیده نمی شد . روستا درخت نداشت و حتی طویله و حبوان هم در روزتا دیده نمی شد . کیم برایم عجیب بود . داشتم به این فکر می کردم که این روستاییان کسب و کارشان چیست . البته ساخت خانه ها و چند ماشینی که اطراف دیدیم نشان می داد که وضع مالی بدی ندارند ولی برایمان بی جواب ماند نحوه زندگیشان . به نزدیکی یکی از خانه ها که دو مرد و یک زن و چند بچه اطرافش بودند رفتم و خواهش کردم آبی برای پر کردن قمقمه بگیرم . خانم پارچی آب یخ برایمان آورد . در سایه دیوار یکی از خانه های نشستیم و ناهار مختصرمان را خوردیم و استراحت کوتاهی داشتیم . ساعت حدود 2 بود و تا اینجا تنها نصف راه را رفته بودیم .
بعد از ناهار و استراحت که بیشتر از نیم ساعت طول نکشید ، دوباره به جاده زدیم . گرما بیشتر بد . کویر همان کویر بود و الان شهر جدید پرند را که حدود 30 کیلومتر فاصله داشت بخوبی می دیدیم . سراشیبی بیشتر می شد و به گردنه ای که قبل از زاویه داشتیم نزدیک می شدیم . در مسیر ، جایی که مربوط به استان البرز بود ، کیفیت جاده ها زیاد خوب نبود . متوسط بود . وارد استان مرکزی که شدیم ، بلافاصله جاده بسیار صاف و یکدست شد با آسفالتی جدید . ما هم که از کیفیت خوب جاده مدهوش شده بودیم و سربالایی را بالا می رفتیم شروع کردیم به تحلیل شرایط استان ها و نحوه رسیدگی به جاده ها و نتیجه را به اینجا رساندیم که استان مرکزی بیشتر به جاده هایش می رسد و منتظر بودیم پس از پایان سربالایی و رد کردن گردنه ، در این جاده صاف کیف اساسی ببریم که به یکباره جاده عوض شد و شد جگر زلیخا . عکس جاده را گذاشته ام . تکان هایی که چرخ روی ترک های بزرگ آسفالت می خورد ف چنان بود که کل چرخ به ناله افتاده بود . خیلی جاها مجبور می شدیم از شانه خاکی برویم که وضعیتش بهتر بود . و سرپایینی هم که انتظارش را داشتیم با بالا و پایین پریدند ها این جاده ادامه یافت . تا نزدیکی زاویه که باز جاده بهتر شد .
از زاویه باید وارد جاده قدیم ساوه می شدیم . وارد شهر شدیم و دست و صورتی شستیم و خنک شدیم . میوه ای تهیه کردیم تا در سایه درختی ، بخشی از آب از دست رفته را جبران کنیم . در اینجا بود که با سایکل توریست فرانسوی آشتا شدیم . از تهران می آمد و برنامه داشت شب را در زاویه بماند . شش ماه بود از فرانسه راه افتاده بود و از 11 کشور گذشته بود تا به ایران برسد . از مرز ارمنستان وارد ایران شده بود و به نظرش زیباترین نقطه مسیر ، نوردوز تا جلفا و حاشیه رود ارس بود .
از زاویه به سمت مامونیه ، وارد جاده قدیم ساوه شدیم . عصر پنجشنبه بود و جاده بسیار شلوغ . جاده به اندازه کافی پهن نبود و گذر ماشین ها مخصوصا ماشین های بزرگ آزاردهنده و ترسناک شده بود . با ترس تا مامونیه پیش رفتیم . به اتفاق آرا تصمیم گرفتیم برنامه را همین جا خاتمه دهیم تا خدای نکرده از شلوغی جاده دچار آسیب نشویم . طبق معمول برنامه ها ، حسن ختام برنامه ، بساط هندوانه ای بود که در مامونیه صرف شد .
از مامونیه در مسیر برگشت منتظر ماشین های باری گذری شدیم . با نیسانی که تا رباط کریم می رفت راهی شدیم و تا رباط کریم آمدیم . با نیسان دیگری تا شهریار و باز با نیسان گذری دیگری تا کرج رساندیم خودمان را . در برنامه های اینچنینی ، استفاده از ماشین های گذری تا حذ زیادی باعث کاهش در هزینه های می شود .
در خصوص این برنامه موارد زیر قابل توجه اند :
1- آب روستاهای مسیر در کویر طعم دارد . اگر مشکل دارید با این مسئله آب زیاد بردارید .
2- در این مسیر از امیر آباد تا زاویه کلا یک مغازه دیدیم . پس روی خرید بین راهی زیاد حساب نکنید.
3- با توجه به شلوغی جاده قدیم ساوه ما تا ساوه نرفتیم . اگر قصد رسیدن به ساوه را دارید وسط هفته بهتر است .
4- از ساوه به کرج و برعکس اتوبوس وجود دارد . می توانید مسیر برگشت را با اتوبوس بیایید .
ادامه تصاویر را در گالری زیر ببینید :
سلام
من بچه زاویه ام
این سر اومدید خبر بدید یک وعده غذا میهمان ما
اشتراک ها: دیدنی های ساوه – رادیو موزیک – دانلود آهنگ جدید